جدول جو
جدول جو

معنی باغ میوه - جستجوی لغت در جدول جو

باغ میوه
تعبیر خواب باغ میوه 1ـ اگر خواب ببینید که به همراه دوست خود از میان باغهای پرمیوه می گذرید، علامت خاتمه عشقی طولانی است. اگر خواب ببینید که باغهایی که از آن می گذرید پر از درختانی است که میوه هایش رسیده و آماده چیدن است، نشانه پاداش دادن به افراد زیردستی است که با خدمت وفادارانه شان باعث به ثمر رسیدن طرحها و نقشه های مهم گشته اید. 2ـ اگر زنی خواب ببیند از باغ پرمیوه ای عبور می کند، علامت آن است که همسر وفادار او به همراه فرزندانی مطیع خانه و زندگی راحتی برای او مهیا خواهند کرد. 3ـ اگر خواب ببینید که در باغ میوه ای خوکها مشغول خوردن میوه هایی هستنند که بر زمین افتاده است، علامت آن است که ثروتی که از ابتدا به شما تعلق نداشته است از دست خواهید داد. 4ـ اگر خواب ببینید که مشغول چیدن میوه های رسیده اید، علامت آن است که در فراوانی و آسایش خواهید کرد. 5ـ اگر خواب ببینید که باغ میوه ای مورد هجوم باد قرار گرفته است، علامت آن است که به زندگی نکبت بار مبتلا خواهید شد. و شادمانی و پولی اندک خواهید داشت. 6ـ اگر خواب ببینید که به هنگام عبور از باغ میوه، در بوته های خارگیر می کنید، علامت آن است که رقیبی حسود خواهید داشت. 7ـ اگر باغ میوه ای با درختان عریان به خواب ببینید، علامت آن است که فرصتهایی مناسب را برای رسیدن به مقامهای بالا نادیده می گیرید. 8ـ اگر باغ میوه ای را در فصل زمستان ببینید، علامت آن است که به هنگام زندگی در زمان اکنون نسبت به آینده بی اعتنا هستید. 9ـ دیدن باغ میوه طوفان زده در خواب، علامت وظایفی نامساعد است که باید بر دوش بگیرید -
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ / شِ)
نام محلی در تبریز که ظاهراً مردم این شهر بتحریک روسها و درباریهای طهران علیه عباس میرزا در واقعۀ ’میرفتاح’ در آنجا تجمع کرده بودند. قائم مقام در مکتوبی مینویسد: امروز که ما در برابر سپاه مخالف (روس) نشسته ایم و مایملک خود را بی محافظ خارجی باعتماد اهل تبریز گذاشته، در شهر پایتخت ما آشوب و فتنه بکنند و دکان و بازار ببندند و سیدحمزه و باغ میشه بروند و شهرت این حرکت را مرزویج در ملک روس و صفی خان در آستانۀ همایون و دیگران در ملک روم بدهند، روی اهل تبریز سفید! (از سبک شناسی ج 3 ص 353)
لغت نامه دهخدا
(غِ)
آبادیی در فارس نزدیک مزایجان دشت مرغاب. (از گزارشهای باستانشناسی ج 4 ص 29). نه فرسخ میانۀ جنوب و مشرق قاضیان است. (فارسنامۀ ناصری). دهی است از دهستان قنقری پائین بخش بوانات و سر چهان شهرستان آباده که در 35 هزارگزی جنوب سوریان بر کنار راه فرعی دیدگان به چهارراه در جلگه واقع است. آب آنجا از قنات و رود خانه شاه رستم تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و حبوبات و میوه و شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بحرآسمان بخش ساردوئیه که در 20 هزارگزی خاور راه مالرو جیرفت به بافت واقع است و8 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
دهی است از دهستان پشتکوه بخش نیر شهرستان یزد که در 12 هزارگزی خاور نیر و 4 هزار و پانصدگزی جنوب راه فرعی سریزد به نیر واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 276 تن سکنه، آب آنجا از قنات تأمین میشود و محصول عمده آن غلات و توت و کمی بادام و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی زنان کرباس بافی و راهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مَ حَلْ لَ)
دهی است از دهستان خرق بخش حومه شهرستان قوچان که در 47 هزارگزی جنوب باختر قوچان واقع است. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 217 تن سکنه، آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و بنشن و شغل مردمش زراعت و قالیچه بافی وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
ده فرسخ میانۀ شمال و مغرب خنج (لار) است. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(وَ / وِ)
میوۀ بزرگ. میوه که در نوع خود ممتاز و بهتر باشد، قسم بسیار درشت و آبدار و شیرین از گلابی. امرود. گلابی. کمثری. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ارزوئیۀ بخش بافت شهرستان سیرجان که در 88 هزارگزی جنوب بافت بر سر راه مالرو خبر به ده سرد واقع است و8 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا